کد مطلب:314287 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:208
شب هفدهم ماه رمضان ساقی کوثر حضرت امیرالمؤمنین
علی علیه السلام به درخواست رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم به خیمه ها آب آوردند
در شب بدر حضرت رسول به اصحاب فرمود كیست برود امشب برای ما از چاه آب بكشد و بیاورد؟ اصحاب سكوت كردند و هیچكدام اقدام بر این كار نكردند، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشكی برداشت و به طلب آب بیرون رفت، آن شب شبی بود سرد و باد می آمد و ظلمت داشت پس رسید به چاه آب و آن چاهی بود بسیار گود
[ صفحه 143]
و تاریك، آن حضرت دلوی نیافت تا از چاه آب بكشد لاجرم به چاه پایین رفت و مشك را پر كرد و بیرون آمد، ناگاه باد سختی برخورد با آن حضرت كه آن جناب از سختی آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حركت فرمود، ناگاه باد سخت دیگری مانند آن آمد، آن حضرت نشست تا او نیز رد شد، دیگر باره برخاست برود مرتبه ی سوم نیز به همان نحو بادی رسید و آن حضرت نشست و چون رد شد برخاست و خود را به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم رسانید، حضرت پرسید: یا اباالحسن برای چه دیر آمدی؟ عرض كرد: سه مرتبه بادی به من رسید و بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و مكثم به جهت برطرف شدن آب بادها بود، فرمود: آیا دانستی آنها چه بود یا علی؟ عرض كرد: نه، فرمود: آن اول جبرئیل بود با هزار فرشته، كه بر تو سلام كرد و سلام كردند، و دیگری میكائیل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند، و پس از آن اسرافیل بود با هزار ملائكه كه سلام كرد بر تو و سلام كردند و اینها فرود آمدند به جهت مدد ما. مرحوم محدث قمی می فرماید: كه اشاره به همین است قول آن كسی كه گفته از برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام در یك شب سه هزار و سه منقبت بوده. [1] .
در شب بدر حضرت رسول به اصحاب فرمود كیست برود امشب برای ما از چاه آب بكشد و بیاورد؟ اصحاب سكوت كردند و هیچكدام اقدام بر این كار نكردند، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشكی برداشت و به طلب آب بیرون رفت، آن شب شبی بود سرد و باد می آمد و ظلمت داشت پس رسید به چاه آب و آن چاهی بود بسیار گود
[ صفحه 143]
و تاریك، آن حضرت دلوی نیافت تا از چاه آب بكشد لاجرم به چاه پایین رفت و مشك را پر كرد و بیرون آمد، ناگاه باد سختی برخورد با آن حضرت كه آن جناب از سختی آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حركت فرمود، ناگاه باد سخت دیگری مانند آن آمد، آن حضرت نشست تا او نیز رد شد، دیگر باره برخاست برود مرتبه ی سوم نیز به همان نحو بادی رسید و آن حضرت نشست و چون رد شد برخاست و خود را به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم رسانید، حضرت پرسید: یا اباالحسن برای چه دیر آمدی؟ عرض كرد: سه مرتبه بادی به من رسید و بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و مكثم به جهت برطرف شدن آب بادها بود، فرمود: آیا دانستی آنها چه بود یا علی؟ عرض كرد: نه، فرمود: آن اول جبرئیل بود با هزار فرشته، كه بر تو سلام كرد و سلام كردند، و دیگری میكائیل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند، و پس از آن اسرافیل بود با هزار ملائكه كه سلام كرد بر تو و سلام كردند و اینها فرود آمدند به جهت مدد ما. مرحوم محدث قمی می فرماید: كه اشاره به همین است قول آن كسی كه گفته از برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام در یك شب سه هزار و سه منقبت بوده. [1] .
[1] مفاتيح الجنان، ص 380، چاپ انتشارات پيام آزادي.